اگر قصد سرمايه گذاري در ارزهاي ديجيتال را داريد و هنوز نميدانيد بين بيت کوين يا اتريوم کدام را انتخاب کنيد، بهتر است بدانيد که اين دو ارز ديجيتال شباهت هاي زيادي به هم دارند و تفاوت اين دو بيشتر از نظر اهداف و در درجه دوم از نظر فني است. در اين مقاله قصد داريم به تشريح برخي از ويژگي ها و تفاوت هاي بنيادين آنها بپردازيم.خريد ماينر
اتريوم و بيت کوين پولهاي رمز گذاري شدهاي هستند که براي سهولت کارهاي تجاري به کمک انسان آمده اند. آنها رقيب پولهاي مرسوم و طلا به حساب ميآيند تا خود را به عنوان جايگزيني جهاني براي اين واحدهاي پولي مطرح نمايند. امّا اينکه اين ارزهاي ديجيتال تا چه اندازه بتوانند در تجارت جاي خودشان را باز کنند، چيزي است که بايد منتظر بمانيم تا گذر زمان وضعيتش را مشخص کند. امّا شواهد نشان ميدهد که تا به اينجاي کار ارزهاي ديجيتال توانستهاند مورد استقبال قرار گيرند و جايگاهي براي خودشان دست و پا کنند. شما همچنان مي توانيد جهت خريد و فروش بيت کوين، اتريوم و ساير ارزهاي ديجيتال از طريق صرافي ارز ديجيتال ما با مناسبترين قيمت و بالاترين امنيت اقدام نماييد.
تفاوت بين بيت کوين و اتريوم زماني مطرح شد که بعد از سخنراني ويتاليک بوترين در کنفرانس بيت کوين سال 2014 آمريکا، توجه بسياري افراد به ارز رمزپايه اتريوم جلب شد. با توجه به اولين بودن بيت کوين در ميان ارزهاي ديجيتال، به سرعت اتريوم با بيت کوين مقايسه شد. اينکه بيت کوين بهتر است يا اتريوم هنوز هم سوال بسياري افراد است که ميخواهند تفاوت و شباهت اين دو ارز را بدانند.
1. بيت کوين در سال 2008 به عنوان اولين رمزارز دنيا شروع به کار کرد و اتريوم شش سال بعد از آن و در سال 2015 به دنياي کريپتوها معرفي شد.
2. بيت کوين توسط فردي ناشناس، با نام مستعار ساتوشي ناکاموتو ايجاد و معرفي شد و همچنان با گذشت حدود 10 سال از معرفي اين ارز ديجيتال، هويت اين شخص همچنان در در هاله اي از ابهام قرار دارد ولي در مقابل، اتريوم توسط ويتاليک بوترين ايجاد و راه اندازي شده است.
3. بيت کوين يک ارز ديجيتال غيرمتمرکز و متن باز است که اولين بار در دنيا از فناوري بلاک چين استفاده کرده است و در مقابل اتريوم يک پلتفرم متنباز مبتني بر بلاکچين است که به توسعهدهندگان اجازه ساخت و توسعه اپليکيشنهاي غيرمتمرکز را ميدهد و ارز ديجيتال اتريوم با نام اتر شناخته مي شود.
4. بيت کوين با هدف جايگزيني پول و سيستم پرداخت آنلاين بدون واسطه ايجاد شد و تنها به عنوان يک پول جهت خريد و فروش کالا و خدمات استفاده مي شود ولي اتريوم بيشتر به عنوان بستر اجراي قراردادهاي هوشمند، راه اندازي توکن هاي جديد و برگزاري ICO ها مورد استفاده قرار مي گيرد.
5. بيت کوين و اتريوم هر دو از پروتکل اثبات انجام کار (PoW) استفاده کرده و قابل استخراج هستند، با اين تفاوت که تعداد سکه هاي قابل استخراج بيتکوين فقط 21 ميليون واحد در نظر گرفته شده است ولي در اتريوم چنين محدوديتي وجود ندارد.
6. زمان تکميل يک بلاک که ارتباط مستقيم با زمان تاييد تراکنش دارد، در اتريوم در حدود 14 ثانيه و در بيت کوين اين زمان حداقل 10 دقيقه طول مي کشد.
7. اتريوم يک مدل اقتصادي متفاوت با بيت کوين دارد. بلاک هاي پاداش بيت کوين هر چهارسال يکبار تقسيم مي شوند اما در اتريوم اين کار هر سال اتفاق ميافتد.
8. از نظر فني، زبان برنامهنويسي استفاده شده در بيت کوين و اتريوم متفاوت است. الگوريتم رمزنگاري اتريوم Ethash و الگوريتم بيت کوين SHA-256 نام دارد.
9. اتريوم با استفاده از الگوريتم هش خود به اسم Ethash اجازه استفاده از کارت هاي گرافيک (GPU) را به جاي دستگاه ها و پردازنده هاي ASIC فراهم مي کند امّا بيت کوين چنين امکاني را براي کاربران فراهم نکرده است و در حال حاضر استخراج بيت کوين تنها با دستگاه هاي بسيار قدرتمند ASIC ممکن خواهد بود.
10. استفاده ي خرده فروشان و فروشگاه هاي مجازي از بيت کوين به مراتب گسترده تر از اتريوم است، با اين همه هواداران اتريوم باور دارند که ميزان مصرف برق مورد نياز براي استخراج اتريوم پايين تر از بيت کوين است و به همين دليل اين ارز گزينه بهتري براي انجام تراکنش هاي مالي است.
11. در اتريوم کارمزدها متناسب با پيچيدگي محاسباتي، پهناي باند استفاده شده و فضاي ذخيره سازي محاسبه ميشوند. اما کارمزد تراکنشهاي بيت کوين بر اساس اندازه و زمان محاسبه ميشوند.
براي تجزيه و تحليل در بازارهاي مالي و تصميمگيري در آنها دو روش تحليل تکنيکال و تحليل فاندامنتال (بنيادي) وجود دارد.
تحليل فاندامنتال شامل بررسي بيانيههاي مالي يک شرکت يا ارز ديجيتال و پيگيري رويدادها و اخبار آن (شامل ارائه برخي بروزرسانيها، انتقال به شبکه اصلي، گردهمايي و …) است، در حالي که در تحليل تکنيکال با استفاده از تاريخچه حجم و قيمت ميتوان وضعيت يک ارز ديجيتال را سنجيد و در مورد آن تصميمگيري کرد.
تحليل تکنيکال که در واقع کار با نمودار و ابزارهاي آن است، نوع خاصي از تحليل به شمار ميآيد که رفتار آينده بازار را با توجه به حرکات قبلي قيمت و دادههاي حجم معاملات پيشبيني ميکند.
اشکال اوليه تحليل تکنيکال در قرن 17 در آمستردام هلند و در قرن 18 در ژاپن مورد استفاده قرار ميگرفت، اما شکل مدرن اين تحليل از فعاليتهاي چار داو، خالق شاخص اقتصادي ميانگين صنعتي داو جونز، آغاز شد.
اين نوع تحليل که در بازارهاي مالي سنتي مانند سهام و بورس به کار ميرود را ميتوان در بازار ارز ديجيتال نيز استفاده کرد.
با وجود آنکه در تحليل تکنيکال با شاخصها، اعداد و نمودارها سروکار داريد، اين تحليل به نوعي مطالعه رفتار انسانها در بازارهاي مالي محسوب ميشود. رفتارهايي که با احساسات انساني عجين شده و گاهي خود را در قالب ترس و طمع در شرايط مختلف نشان ميدهد.
بايد توجه داشت تمام معاملهگراني که يک سهام در بازار بورس يا يک ارز ديجيتال در صرافيها را خريد و فروش ميکنند، در واقع «بازار» را براي آن ارز ديجيتال يا سهام شکل ميدهند و «احساسات» اين معاملهگران و سرمايهگذاران است که قيمت را تعيين ميکند.فروش بيت کوين
به عبارتي ديگر نيروهاي «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهاي مالي را شکل ميدهند، به نوعي از احساسات معاملهگران ناشي ميشوند که بر اساس آنها حرکات قيمتي شکل ميگيرد. پس تحليل تکنيکال را ميتوان به نوعي تحليل رفتارهاي انساني نيز تعريف کرد.
لازم به اشاره است که از تحليل تکنيکال در بازارهاي تحت شرايط عادي با حجم معاملات و نقدينگي بالا ميتوان پاسخ مناسبتري دريافت کرد.
آخرين باري که هواشناسي پيشبيني دقيقي ارائهداد را به ياد ميآوريد؟ احتمالا برخي از اين پيشبينيها درست از آب درنيامده باشند. حتي در بسياري از موارد پيشبيني کردن کار بيهودهاي به نظر ميرسد چرا که بسياري از آنها نتيجه اشتباهي را پيشبيني ميکنند. با اين حال چرا باز هم به پيشبينيهاي هواشناسي گوش ميدهيم؟
پيشبينيها در کل مفيد هستند، چراکه ما را براي اتفاقي که احتمال وقوع آنها وجود دارد، آماده ميکنند. مثلا اگر هواشناسي هوا را باراني پيشبيني کرده باشد، ما براي اطمينان با خودمان چتر ميبريم و اگر آفتابي پيشبيني کند، عينک آفتابي خود را ميزنيم. ميدانيم که احتمال دارد به وسايل همراهمان نياز پيدا نکنيم اما به هر حال براي اين اتفاقها آماده خواهيم بود.خريد بيت کوين
تحليل تکنيکال هم شباهت زيادي با پيشبيني هواشناسي دارد. تحليلگران تکنيکال ميدانند براي چه اتفاقي آماده شوند، اما اين را نيز به خاطر دارند، که قيمتها هميشه موافق نظر آنها حرکت نميکند. بياييد برخي از دلايلي که پيشبيني هواشناسي به تحليل تکنيکال شباهت دارد را بررسي کنيم:
1. در پيشبيني هواشناسي دما و فشار اندازهگيري ميشود و با استفاده از اين اطلاعات تغييرات آب و هوايي مانند جبههها و مناطق کمفشار و پرفشار بررسي ميشود. در تحليل تکنيکال پارامترهاي قيمت و حجم معاملات به عنوان ورودي استفاده ميشوند تا درباره حرکات بازار که ترس و طمع، روندها، بازگشت روندها و غيره مطلع شويم.
2. با وجود دسترسي به انبوه دادهها در هواشناسي، هنوز از تجربه و درک شخصي در پيشبيني نهايي استفاده ميشود. تحليلگران تکنيکال نيز به همين صورت در بسياري از موارد از تجربه خود بهره ميبرند.
3. پيشبيني دقيق هوا بستگي به دانش فردي از اطلاعات و آب و هواي محلي دارد. فرضا اگر شخص پيشبيني کننده از تگزاس به آلاسکا مهاجرت کند، براي اينکه با آب و هواي آلاسکا آشنا شود، کمي زمان نياز خواهد داشت. همين شرايط در تحليل تکنيکال نيز حاکم است. کساني که در بازار بورس نيويورک معامله ميکنند، براي عادت به بازار کالا يا بازار ارزهاي ديجيتال نياز به زمان دارند. چراکه بازارهاي بورس بزرگ با بازارهاي بورس کوچک تفاوت دارند.
4. در اوايل دوراني که پيشبيني هواشناسي شکل گرفت، برخي از افراد سودجو سعي داشتند مردم را قانع کنند که ميتوانند آب و هوا را کنترل کنند يا حداقل پيشبينيهاي بسيار دقيقي از آب و هوا دارند که هرگز به خطا نميرود. متاسفانه در زمينه تحليل تکنيکال هم افرادي وجود دارند که بر بينقص بودن و درست بودن هميشگي تحليلهاي خود اصرار دارند.
5. پيشبينيهاي هواشناسي معمولا زماني که شرايط تغيير نميکند، درست از آب درميآيد. اگر آسمان سه روز گذشته آفتابي باشد و جبهه آبوهوايي بزرگي هم وارد نشود، احتمالا امروز هم آفتابي خواهد بود. تحليلهاي تکنيکال هم معمولا وقتي اخبار مهم و جديدي يا رويداد خاصي اتفاق نيافتد، به درستي جواب ميدهد. با وقوع تغييرات بزرگ امکان پيشبيني بهصورت دقيق هم در هواشناسي و هم در بازار مالي بسيار مشکل ميشود.
6. پيشبيني هواشناسي و تحليل تکنيکال معمولا در مقياسهاي متوسط کاربرد بهتري دارند. همانطور که پيشبيني هوا براي يک شهر بزرگ امکانپذير است اما براي منطقهاي از شهر بسيار سخت است. همين شرايط در تحليل تکنيکال نيز وجود دارد بهصورتيکه پيشبيني ثانيه به ثانيه بازار بسيار سخت است و استفاده از تحليلهاي روزانه يا هفتگي ميتواند موثرتر واقع شود. همچنين پيشبيني هواي يک کشور يا يک بازار مالي در بازه زماني طولانيمدت (مثلا بازار ارزهاي ديجيتال امسال سال خوبي نخواهد داشت) شايد استفاده چنداني نداشته باشد.
شايد اين مساله براي ما سخت باشد که روزي چيزي را به عنوان پول ارزشمند بدانيم که نتوانيم آن را به صورت فيزيکي لمس کنيم يا آن را در گاو صندق منزلمان، و يا در بانکي معتبر نگهداري کنيم. بهتر است به دو يا سه دهه اخير نگاه مجددي کنيم، به زماني که اينترنت متولد شد! در آن زمان اگر به کسي مي گفتيد مي شود در خانه خود با چند نفر که مسافت زيادي با شما دارند ارتباط تصويري برقرار کرد، به احتمال زياد شما را به عنوان فردي سالم در جامعه نگاه نمي کردند.
لازم نيست راه دوري برويد، شايد ده سال پيش کمتر کسي بود که جرات مي کرد به صورت آنلاين خريد کند. تکنولوژي و فناوري اطلاعات رفته رفته سبک زندگي ما، اقتصاد، کسب و کارها و … را دست خوش تغيير کرده است و باعث شده که ما با سرعت و دقت بيشتري مشکلات خودمان را حل کنيم. براي مثال، حالا ما حواله بانک خود را با اينترنت پرداخت مي کنيم، پرداخت قبوض، شارژ تلفن ، خريد و …. همگي در بستر اينترنت هستند.و شايد در طول ماه، پول هاي دريافتي يا خرج هايمان را به صورت نقدي نبينيم.
اين تغييرات هميشه با مخالفت ها و ترس هايي همراه بوده و همواره شاهد جلوگيري از آنها بوده ايم. براي نمونه فروشگاه هاي آنلاين، پرداخت هاي آنلاين، شبکه هاي اجتماعي و … .خريد ماينر
ولي تکتولوژي تا به الان نشان داده است که قدرت بيشتري نسبت به محالفان خود داشته و حرف خود را به کرسي نشانده است. سوال اصلي اينجاست، آيا دنياي ديجيتال ماهيت پول را تغيير خواهد داد؟
هر کشوري براي خود، پول (ارز) مخصوص به خود را دارد که پشتيباني براي آن که مي تواند طلا باشد را مد نظر مي گيرد و براي خريد و فروش و معاملات از يک پول واحد استفاده مي کند؛ چه براي مصارف داخلي آن کشور و يا براي معاملات بين المللي. بعضي از اين پول ها مانند يورو و دلار، به دليل ارزش و اعتبار در دنياي معاملات بين المللي به عنوان ارز مرجع استفاده مي شود.خريد بيت کوين
وقتي پول متولد شد خيلي از مشکلات ارزش گذاري در معاملات بر روي کالاها را بر طرف کرد. تا قبل از آن، انسان براي بدست آوردن کالايي، کالاي ديگري را داد و ستد مي کرد. به عنوان نمونه شخصي که قصد خريد تخم مرغ داشت، سيب زميني و يا محصول خود را با آن معاوضه مي کرد. اما مشکل اينجا بود که هيچ مرجعي براي تعيين ارزش هر کالا وجود نداشت. با پيدايش پول معاملات شفاف تر و ساده تر انجام گرفت. پول ارزشي بود که همه آن را مي دانستند و معيار خوبي براي داد و ستدها بود. سکه هاي طلا، نقره و مس از اولين پول هايي بودند که انسان از آن ها استفاده مي کرد تا به امروز که ما از پول کاغذي در معاملات خود استفاده مي کنيم. سير تکاملي تحولات ظاهري پول اين را نشان مي دهد که به احتمال زياد تغييراتي در آن صورت گيرد .
بله درسته! در آينده ماهيت پول تغيير خواهد کرد، ماهيتي از جنس ديجيتالفروش بيت کوين.
به احتمال زياد اين روز ها گوش شما با کلمه ارزهاي ديجيتال آشنا شده است، مخصوصا بيت کويين ! اخيرا بازار بيت کوين حسابي داغ شده و مردم تمايل زيادي به خريد و فروش اين ارز ديجيتال پيدا کرده اند.
پول هاي ديجيتال (پول رمزنگاري شده) مانند اجداد خود خيلي از مشکلات پيش روي ما در معاملات و خريد و فروش را رفع کرده خواهند کرد.
يکي ازهمين مشکلات در حال حاضر وقتي اتفاق ميافتد که سازمانهاي تامين پول آن را مديريت ميکنند. بسياري از اين خدمات سازمان ها با هم کار نميکنند و هماهنگ نيستند ، و درنتيجه هزينه تعاملات مالي را بالا ميبرد. تا کنون، ما دو مرحله از پول را تجربه کردهايم. اولا در دنياي سنتي که بايد با اشياء تعامل مي کرديم و پول با سرعتي محدود جابجا ميشد؛ و دومي در دنياي ديجيتال که پول با سرعت بسيار سريعتر حرکت ميکند، اما ما هنوز محتاج اين سازمانها هستيم. پول تنها با سرعت بانکها جابجا ميشود.
اما هم اکنون در شروع مرحله جديدي از پول هستيم. آينده پول قابل برنامه ريزي بودن است. وقتي که نرم افزار و پول را ترکيب کنيم، پول چيزي بيشتر از تنها ارزشي ثابت ميشود و ديگر نيازي به اين سازمانها براي تامين امنيت نداريم. در دنيايي قابل برنامهريزي، ما انسانها و سازمانها را از اين حلقه خارج ميکنيم و وقتي اين اتفاق بيافتد، ديگر حس اينکه در حال معامله هستيم را نميکنيم. پول از طريق نرمافزار هدايت ميشود و بصورتي امن و مطمئن هدايت ميشود.
پول ديجيتال يا پول رمزنگاري شده، اولين قدم در مسير اين تکامل است. پول رمزنگاري شده، پولي ديجيتال است که توسط هيچ دولت يا بانکي هدايت نميشود. پولي است که طراحي شده تا جهان بدون واسطهها کار کند. بيت کوين فراگيرترين پول رمزنگاري شده است. اما اکنون صدها نوع پول ديجيتال وجود دارند. اتريوم، لايت کوين، استيلار، دوجکوين و. تنها تعدادي از معروفترين آنها هستند.
البته تاکنون هيچ دولتي، حتي دولت ژاپن بيت کوين را به عنوان پول به رسميت نشناختهاست و دولتهاي آمريکا، آلمان و چين بر کالا بودن بيت کوين تأکيد دارند.
اولين پول رمزنگاري شده، مثل اولين خودرو است، کند است و فهميدنش سخت و استفادهاش راحت نيست. پول ديجيتال، مثل اسب و کالسکه است، اقتصاد جهان رويش ساخته شده و خيلي خوب کار مي کند. اگر اولين کسي در محلهتان باشي که خودرو با موتور درون سوز خريدهاي، همسايههايت فکر ميکنند ديوانهاي و خواهند گفت :« اين ماشين بزرگ و سنگين که دائما خراب ميشود و آتش ميگيرد. هنوز هم از اسب کندتر است، به چه دردت ميخورد؟» اما همه ما نتيجه اين داستان را ميدانيم.
براي دانستن دليل ارزشمند بودن بيت کوين بايد به اين موضوع بپردازيم که چه چيزي باعث با ارزش شدن پول ميشود. ايده به وجود آمدن پول را ميتوان در ريشه لاتين کلمه اعتبار دانست. باور، مکانيزم پنهاني است که باعث عملکرد پول ميشود. باوري که هزاران سال است در ذهن انسان باقي مانده است.
عمر اين باور به دوران ماقبل تاريخ برميگردد که شکارچي هاي اوليه صدف هاي خود را با گوشت ماموت معاوضه ميکردند. با گذشت چندين قرن، صدف از رونق افتاد و با سنگ ها، جواهرات و فات ناياب جايگزين شد. ممکن بود اين کالاها مورد استفاده خاصي هم نداشته باشند اما بر اساس باور جمعي جامعه، با ارزش قلمداد ميشدند. اين باور جمعي، کالاهاي ذکر شده را به نماد ارزش تبديل کرد و با استفاده مکرر از آن ها، اين باور جمعي نيز تقويت شد.خريد ماينر
به محض اينکه تمام افراد پذيرفتند که کالاي مورد نظر با ارزش است، آن کالا خود به خود با ارزش شد. اين موضوع هنگامي قوت بخشيده شد که دولت ها به تدريج ارزهاي خود را تصويب کردند.
اين باور عمومي همان دليلي است که تلفن ها و حساب هاي توييتر را سودمند ميکند. در اين خصوص، هال واريان نظريه پرداز حوزه پول اذعان ميکند:
دستگاه فکس هنگامي با ارزش است که افراد بسيار زيادي که با آن ها تعامل داريد نيز دستگاه فکس داشته باشند. در خصوص ارز هم اين نکته صادق است. يک ارز فقط هنگامي ارزش دارد که بسياري از افرادي که با آن ها تراکنش و تعامل مالي داريد تمايل به پذيرش آن ارز به عنوان يک سيستم پرداختي داشته باشند.
هرچه افراد بيشتري از يک ارز استفاده کنند، ارزش آن بيشتر ميشود. از طرف ديگر هرچه افراد کمتري از يک ارز استفاده کنند، آن ارز کم ارزش تر ميشود. دقيقا همانند دستگاه هاي فکس که پس از ظهور اينترنت، ارزش خود را از دست داد.
هنگامي که سياست هاي اقتصادي در کشورهايي مانند ونزوئلا و زيمبابوه باعث ايجاد تورم افسار گسيخته شد، اين موضوع براي ارزها نيز رخ داد و باور مردم به پول کشور خود از بين رفت.
آندرئاس آنتونوپولوس معتقد است که اين رويه باعث سقوط ارز يک کشور و تمايل شهروندان آن به استفاده از بيت کوين خواهد شد.
اجماع در خصوص ارزش پول، اثر شبکه را ايجاد ميکند اما براي افرادي که تازه پذيرفته اند پول نوع خاصي از ارزش را دارد، بايد موارد کيفي وجود داشته باشد که خود را به عنوان واسطه معاملاتي معرفي کند.
اين ويژگي به قابليت تقسيم پذيري و ترکيب مجدد گفته ميشود. براي مثال يک اونس طلاي خالص معادل يک اونس طلاي خالص ميباشد و يک دلار نيز برابر با يک دلار است. از آنجايي که واحدهاي پول، قابل تعويض و جايگزيني ميباشند، تمام پرداخت ها برابر است. هيچ پرداختي نميتواند بر حسب شرايط گذشته دچار مشکل شود. هر استفاده اي که از آن شده باشد باز هم نماد ارزش باقي ميماند.
اگر هرکسي ميتوانست ارز توليد کند، ارزش آن ارز از بين ميرفت. کمياب بودن هر چيزي باعث افزايش ارزش آن ميشود و اگر اين کميابي مصنوعي و ساختگي نباشد، افزايش ارزش آن بيشتر هم ميشود.
همانند طلا، کميابي بيت کوين به دليل محيط و ساختار آن ميباشد. کمياب بودن نکته مثبتي است زيرا ماهيت انسان به گونه اي است که براي هر چيزي که کمياب تر باشد اشتياق بيشتري دارد.
در مورد بيت کوين، سقف ظرفيت آن، تعداد 21 ميليون کوين ميباشد. حدود 80 درصد اين ارز ديجيتال استخراج شده است. بيت کوين نيز همانند طلا، به مرور دشوارتر استخراج مي شود اما بر خلاف طلا، موجودي بيت کوين ثابت است و احتمال کشف خزانه اي از بيت کوين وجود ندارد.
اگر بتوان ارزي را کپي يا آن را جعل کرد، ارزشي که از کمياب بودن آن به وجود آمده است از بين ميرود. پول جعلي، افزايش مصنوعي و غيرمجاز در موجودي کل آن پول ايجاد ميکند. اين امر باعث تورم و کاهش ارزش ارز مورد نظر ميشود. بيت کوين طوري طراحي شده است تا از مشکل دوبار خرج کردن و استفاده دوباره جلوگيري به عمل آيد.
پول به عنوان معياري براي ارزش گذاري ساير کالاها بايد ثبات ارزش داشته باشد. اين همان موردي است که بيت کوين با چالش مواجه است. در حال حاضر بيت کوين بيشتر به عنوان يک کالا مانند طلا عمل ميکند تا يک ارز با ثبات.
اگر گمانه زني ها جايگزين پذيرش اين ارز شود، بايد منتظر نوسانات شديد و کاهش بيت کوين باشيم. اين امر باعث اتمام کار بيت کوين در مسير پذيرش گسترده آن ميشود. تاکنون بيت کوين همانند طلاي ديجيتال عمل کرده است، بيت کوين همانند يک کالا براي ذخيره ارزش در دوران ديجيتال ميباشد.
يکي از روش هاي شناخت ارزش بيت کوين، بررسي ويژگي هاي مشترک با ساير کالاها است، کالاهايي که در طول دوران مختلف به عنوان پول از آن ها استفاده شده است. کالاهايي نظير صدف، سنگ، جواهر، طلا و اسکناس.
هربار که پول شکل جديدي به خود گرفته و تکامل يافته، بعضي از ويژگي هاي مهم آن بهبود پيدا کرده است. ويژگي هايي نظير قابليت تعويض، کميابي، قابليت جعل نشدن و ثبات ارزش.
ساتوشي ناکاموتو
ساتوشي ناکاموتو نام مستعار خالق بيت کوين است.
وبسايتي با نام مشابه خلاصهاي از کتاب در دست نگارش او را براي دانلود قرار داده است.در سالهاي گذشته متون و اخبار مختلفي به نام ساتوشي ناکاموتو منتشر شدهاند. البته از آخرين متن منتشر شده چند سال گذشته است. جمعهي گذشته فردي که خود را ناکاموتو معرفي ميکند، يک خلاصهي 21 صفحهاي از يک کتاب را در وبسايت NakamotoFamilyFoundation.org منتشر کرد. اين خلاصه، توضيحي از يک کتاب در مورد منبع و پايههاي ارزهاي رمزنگاري شده است. دامنهي مذکور چند روز قبل توسط سرويس آمازون به فردي ناشناس فروخته شده بود. يک فرد رابط نيز چند روز پيش بهنمايندگي از ناکاموتو با مجلهي وايرد تماس داشته است.
از زمان خلق بيت کوين، افراد زيادي خود را بهعنوان ساتوشي ناکاموتو معرفي کردهاند. در اين ميان آناليزها و بررسيهاي رسانههاي آنلاين نيز انگشت خود را هرازچندگاهي به سمت يکي از کارشناسان دنياي فناوري نشانه رفتهاند. يکي از مقالههاي مشهور در اين زمينه در سال 2014 در مجلهي نيوزويک منتشر شد و يک مرد ژاپني-آمريکايي در کاليفرنيا را بهعنوان خالق بيت کوين معرفي کرد. در سال 2015 نيز وايرد پروندهاي در مورد کرگ رايت، متخصص استراليايي منتشر کرد. در اين پرونده رايت بهعنوان خالق بيت کوين يا علاقهمند به شناخته شدن بهعنوان ناکاموتو معرفي شد. رايت هنوز هم قصد دارد خود را بهعنوان ناکاموتوي واقعي معرفي کند. او توييتهايي در مورد رمزنگاري منتشر ميکند و چند روز پيش نيز ادعا کرد که وبسايت جديد اعتبار ندارد.
نکتهي مهم اين است که هيچيک از ناکاموتوهاي مدعي تا به امروز نتوانستهاند در عمل خود را به جامعهي متخصصين رمزنگاري اثبات کنند. متخصصين اين جامعه معتقدند ناکاموتوي واقعي بايد به کليدهايي که بيتکوينهاي اوليه را کنترل ميکنند، دسترسي داشته باشد. اين بيت کوين ها چند سال است که بدون تغيير ماندهاند. در تعريف ساده مدعيها ميتوانند با جابجايي يکي از اين سکهها به آدرسي ديگر يا تاييد سندي با استفاده از کليد اين بيت کوينها، ادعاي خود را اثبات کنند.
فردي که اخيرا در وبسايت NakamotoFamilyFoundation محتوا منتشر کرده، از جابجايي سکهها يا استفاده از کليد اعتبارسنجي آنها خودداري کرده است. البته با توجه به اخباري که به مجلهي وايرد رسيده، او هيچيک از مظنونين اصلي يعني رايت، نيک سابو و دوريان ناکاموتو نيست. کارشناسان وايرد براي روشن شدن اين قضيه مصاحبههايي با فعالين روزهاي ابتدايي ايستم بيت کوين داشتهاند. البته آنها اين بار نيز مانند تمامي موقعيتهاي قبلي (که فردي خود را ناکاموتو معرفي ميکرد) با پاسخهايي بينتيجه روبرو شدند.
خلاصهاي که اين ناکاموتو در وبسايت مذکور منتشر کرده، حاوي يک پازل سادهي رمزنگاري است که به ادعاي خودش، نام کتاب آينده را فاش ميکند. اين پازل ساده که از ارتباط اعداد و حروف ساخته شده، عنوان Honne and Tatamae را فاش ميکند. اين عبارت در ژاپني بهمعناي بيان اختلاف احساسات شخصي يک فرد و رفتارهاي عمومي او است. عنوان خلاصهي کتاب نيز Duality يا همزادي انتخاب شده است.
براي خريد بيتکوينبه صرافي ارز ديجيتال پارسيان ارز مراجعه کنيد
متن اين خلاصه شامل برخي اطلاعات کلي از هويت ناکاموتو است. او در اين خلاصه مادرش را يک نويسنده و مادربزرگ خود را موسس يک شرکت انتشاراتي معرفي کرده است. او ادعا کرده که در 14 سالگي وارد جامعهي رمزنگاري شده و از 20 سالگي در کنار کار کردن بهعنوان يک محقق دانشگاهي، اطلاعاتي را در مورد بيت کوين منتشر کرده است. در نهايت او از انتخاب نام ساتوشي ناکاموتو ميگويد. او ميگويد اين نام در ژاپني با نام شاخص John Smith در فرهنگ انگليسي برابر است. اين بخش از متن اثبات ميکند که اين ناکاموتو، ژاپني نيست.
مولف اين خلاصه بخش زيادي از متن را به توضيح دليل علاقه و نيازش به حريم خصوصي اختصاص داده است. او توضيح داده که چگونه شبکههاي اوليه را با استفاده از نرمافزارهاي ناشناسسازي روي کامپيوترهاي شخصياش اجرا ميکرده است. او اعتراف ميکند که رعايت برخي جزئيات در محافظت از هويت خود را فراموش کرده است. گزارش زماني فرآيندها يکي از اين جزئيات بوده است. او در اين مورد گفته است:
برخي افراد به حدي دقيق بودند که زمانهاي پست کردن مطلب در انجمنها و اضافه کردن کد به متن شبکه توسط من را استخراج کرده و با ترسيم يک نقشه زمان خواب و بيداري من را کشف کردند.
اين ساعتها، موقعيت احتمالي ناکاموتو را شرق ايالات متحدهي آمريکا تخمين ميزنند.
بخش ديگري از اين خلاصه به تاريخچهي تولد بيت کوين اختصاص دارد. در اين بخشها اشارهاي نيز به ارتباط خالق بيت کوين با بازيگران بزرگ دنياي رمزنگاري شده است. از ميان اين افراد ميتوان آدام بک، وي داي، گوين اندرسون و هال فيني را نام برد. اين نويسنده ميگويد که بيت کوين از دل شکستهاي متعدد گروههاي بسيار زاده شده و تنها دليل موفقيت آن، ظهور در مکان و زمان مناسب بوده است.
اين سند پر از جزئيات تاييد نشده از روزهاي ابتدايي پروژهي بيت کوين است. او ميگويد در ابتدا بلاک چين با عنوان تايم چِين (TimeChain) شناخته ميشده است. اصطلاح فورکنيز که مکانيزمي براي جداسازي پروژههاي ارزهاي ديجيتال از يکديگر است، Branch Point نام داشته است. در ادامه براي توضيح محدود بودن سقف بيت کوينها نيز او عدد 21 ميليون را يک برآورد تجربي ميداند.
نکتهي ديگر موجود در اين خلاصه، اشارهاي جالب و البته مرموز، به گروه بودن ساتوشي ناکاموتو در برههاي از زمان دارد. بهنظر ميرسد يکي از مرموزترين بخشهاي اين خلاصه، به توضيح اين مسئله پرداخته است:
اين نکته را در نظر بگيريد که در بخشي از توليد اين پروژه، فرد يا افرادي به من کمک کردهاند و پس از مدتي از آن جدا شدهاند. اين اتفاق در اکثر اوقات توسعهي پروژه رخ داده است.
او در نهايت توضيح فرد بودن يا گروه بودن ناکاموتو را پاسخي پيچيده ميداند که در کتاب به آن اشاره خواهد کرد. مولف اين خلاصه ميگويد که موفقيت بيت کوين او را متعجب کرده است. او در اين مورد مينويسد:
من تصور ميکردم که اين پروژه يا کار ميکند يا به سختي شکست خواهد خورد. بعلاوه اگرچه استفادههايي از بيت کوين و قابليتهاي آن در تراکنشهاي مالي مانند جايزه به کاربران، توکنهاي کمک مالي، ارزي براي بازيها و غيره ميديدم، تصور نميکردم که روزي به موفقيت کنوني برسد و در مسيري کاملا در تقابل با پولهاي سنتي حرکت کند.
در مورد ارتباط پروژه با پيشگامان صنعت رمزنگاري، نکتهي قابل توجه اين که تنها توضيحي مختصر در مورد کارهاي نيک سابو در اين متن آمده است. سابو يکي از اعضاي مهم جامعهي رمزنگاري است و در پروژههايي پيش از بيت کوين شرکت داشته است. او در بسياري از رسانهها بهعنوان ناکاموتوي اصلي شناخته ميشود.
در اين متن خلاصه اشارهاي قابل توجه نيز به آدام بک، يکي از ديگر پيشگامان ارزهاي ديجيتال شده است. البته بسياري از اين اشارهها و تقريبا تمام موارد قابل تاييد آنها پيش از اين بهصورت عمومي منتشر شدهاند. در نتيحه نميتوان به روشني ادعا کرد که اين بخشها صحيح و اطلاعاتي دست اول هستند يا اين که تنها نتايج جستجوي يک نويسنده براي جلب توجه بودهاند. بعلاوه رابط اين ناکاموتو نتوانسته براي شبهههاي موجود در مورد ارتباط بک با ناکاموتو توضيح واضحي ارائه دهد.
اگرچه در اين خلاصه با جزئيات زيادي به ارتباطات شخصي و اوليهي ناکاموتو با فيني پرداخته شده است، باز هم نميتوان آنها را بهعنوان سند تاييد اعتبار اين فرد جديد قبول کرد. دليل اصلي اين که فيني پيش از مرگش در سال 2014 بر اثر بيماري ALS از همسر و پسرش خواست که اين مکالمات را بهصورت عمومي منتشر کنند. هدف فيني پايان دادن به احتمالاتي بود که او را بهعنوان خالق بيت کوين معرفي ميکردند. همسر فيني با قدرداني از توضيحاتي که در اين متن در مورد شوهرش آمده، به اين نکته اشاره ميکند که هيچيک از اطلاعات موجود در آن، اثباتي بر هويت نگارنده نيستند.
ناکاموتوي جديد در متن خود ادعا ميکند که در سال 2010 پروژهي بيت کوين را ترک کرده است. اين در حالي است که پيش از اين در مجامع عمومي آوريل 2011 بهعنوان تاريخ ترک پروژه توسط او تصور ميشد. بههر حال او در اين مورد مينويسد:
من تلاش کردم تا هيچ مدرکي از وجود خودم در اين پروژه باقي نگذارم. در ادامه هر اطلاعاتي که من را بهنوعي با اين پروژه مرتبط ميکرد در تعدادي فايل نگهداري کردم تا پس از ترک من هر کسي بتواند از اين شخصيت مخفي استفاده کند. بههرحال دلايل متعدد ديگري براي ترک پروژه وجود دارد که در کتاب بهطور مفصل توضيح خواهم داد.
گوين اندرسون، يک از پيشگامان اين پروژه بوده و به احتمال زياد ميتواند حداقل زمان ترک پروژه از طرف ناکاموتو را اثبات کند. او در اين مورد اظهار نظري نداشته و تنها در يک ايميل پاسخ داده که از بازي «ساتوشي که بود؟» خارج شده است.
حقيقت اين است که چالش «ساتوشي که بود؟» اهميت بسياري دارد. يکي از بزرگترين دلايل اين اهميت نيز مقدار بسيار زياد داراييهايي است که در کيف پولهاي ديجيتال ناکاموتو مسدود شدهاند. کارشناسان بر اين باورند که فرد يا گروه ناکاموتو سرمايهاي در حدود 900 هزار بيت کوين دارد که با قيمت کنوني و افت کردهي اين ارز ديجيتال، چيزي حدود 5.8 ميليارد دلار ميشود. در نتيجه اگر ناکاموتو آمريکايي باشد امروز در ليست 100 فرد ثروتمند اين کشور قرار دارد.خريد دستگاه بيت کوين
ماينينگ يکي از ابتداييترين پلههاي ورود به مبحث رمزارزها است. بعضي مزاياي اين صنعت و دلايل جذابيت اين صنعت براي سرمايهگذاران شامل: دورههاي راهاندازي کوتاه، عدم نياز به بازاريابي، بهرهبرداري از حداکثر ظرفيت از روز اول، فعاليت بدون وقفه در تمام شبانه روز و همه ايام سال، بازگشت سرمايه از ابتداي کار و جريان نقدينگي بسيار خوب، امکان شروع به استخراج حتي با سرمايه کم و هزينههاي عملياتي پايين (مانند هزينه برق و انرژي در ايران) است. روش استخراج براي رسيدن به رمزارزها و نکات مربوط به آن شايد يکي از مباحث حلوفصل شده در بيشتر کشورهاي فعال در اين زمينه است. اما اين مسئله مدت زمان زيادي نيست که در ايران مطرح شده و به خاطر شرايط خاص اقتصادي، بسيار فراگير شده است. در دو سال گذشته تلاشهاي بسياري در زمينه تعيين تکليف ماينينگ انجام شده که در نهايت اخيراً به عنوان يک صنعت از سوي دولت شناخته شده است. واقعيت اين است که در اين صنعت همانند ديگر صنايع، چالشهاي بسياري وجود دارد و فعالان اقتصادي بايد قبل از شروع فعاليت از آنها مطلع باشند.
دو روش کلي براي به دست آوردن رمزارزها وجود دارد. اولين روش خريد و فروش رمزارزها (Trading) و روش ديگر ماينينگ يا همان استخراج رمزارزها است. در روش خريد و فروش بدون توجه به اين که رمزارز چگونه استخراج شده است، اين قوانين عرضه و تقاضاست که مشابه با ساير داراييها نظير طلا، سهام و ارزها، قيمت رمزارز را تعيين ميکند که همانگونه که تحولات بازار نشان ميدهد در چند سال گذشته نيروهاي بازار به گونهاي حرکت کردهاند که افزايش قابلتوجهي در قيمت بازاري رمزارزها مشاهده ميشود. ولي به جز خريد و فروش، روش ديگري نيز براي دستيابي به يک رمزارز وجود دارد که همان استفاده از دستگاههاي ماينينگ و استخراج آنها است.
هزينههاي اوليه که در شروع کار ماينينگ بايد در نظر گرفت به دو دسته هزينههاي سرمايهاي و هزينههاي عملياتي تقسيم ميشود. براي سرمايهگذاري در ماينينگ ما با يکسري تکنولوژي روبهرو هستيم که چند شرکت توليد دستگاههاي ماينينگ بر سر اين تکنولوژي و توسعه آن در حال رقابت هستند. در عمليات ماينينگ با استفاده از تکنولوژي و نرمافزارهاي رايج و دستگاههاي توليد برق و نصب و راهاندازي و پرداخت هزينههاي مربوطه، رمزارز استخراج ميشود. به عنوان مثال براي استخراج بيتکوين هيچ پيششرطي جز نصب نرمافزارهاي لازم وجود ندارد. به هزينه استفاده از اين دستگاهها و سختافزارها مثل هزينه برق و سوخت و نگهداري، هزينههاي عملياتي ميگويند.
تکنولوژي اولين چالشي است که فرآيند ماينينگ با آن روبروست. اين تکنولوژي دائماً در حال تغيير و پيشرفت است. آنچه واقعيت دارد اين است که کارگزاران اقتصادي در سطح خرد روي تکنولوژي، ميزان تغييرات قدرت پردازشي طي هر نسل، سرعت پيشرفت آن، ميزان مصرف برق و حتي زمان توليد آن هيچ علم و کنترلي ندارند. بنابراين عدم توانايي کنترل تغييرات تکنولوژي طي هر نسل، اولين چالش در زمينه ماينينگ است. همچنين بايد متذکر شد که بيتکوين توليد شده در فرآيند ماينينگ در بازارهاي جهاني بر حسب دلار قيمتگذاري ميشود. نکته قابل توجه اين است که به علت ماهيت خاص سيستمهاي بلاکچيني و نوسانات بسيار شديد در عرضه و تقاضاي بازار، هيچ کس نميتواند قيمت بيتکوين را پيشبيني کند. پس کنترل عامل نوسانات قيمت (به طور خاص قيمت بيتکوين) غيرممکن و به صورت غيرقطعي است.
براي خريد دستگاه بيت کوين به سايت پارسيان ماينر مراجع کنيد
در کشور ايران قيمت برق که يکي از عوامل مهم در استخراج رمزارزها است، به صورت يارانهاي است. شايان ذکر است که کشور ايران پس از کشور ميانمار ارزانترين قيمت برق در دنيا را دارد. با توجه به اينکه بيش از نيمي از توليد برق ايران بر عهده بخش خصوصي است، تعيين تعرفه از سوي وزارت نيرو تنها زماني منطقي است که وزارت نيرو مسئوليت برقرساني به اين نوع مشترکان را عهدهدار باشد. بايد به اين نکته توجه داشت که حتي امکان اعمال و اجراي قانونهاي فعلي هم هنوز کاملاً مشخص نشده است و هر لحظه ممکن است هزينه اين فاکتور مهم در ماينينگ تغيير کند. پس کنترل عامل مهم برق نيز يکي ديگر از چالشهاي استخراج است. در نهايت، استهلاک دستگاههاي استخراج نيز موضوع مهمي است که بايد مورد توجه قرار بگيرد. چون اين احتمال وجود دارد که دستگاهها در طي دورهاي که قرار است بازگشت سرمايه داشته باشند، خراب شده و يا به طور کامل از کار بيافتند.
در مجموع با در نظر گرفتن تمام چالشهاي گفته شده در عمليات استخراج و مقايسه آن با درآمد حاصله، ميتوان صرفه اقتصادي استخراج رمزارزها را محاسبه کرد. کليه عوامل گفته شده بخش جداييناپذير از عمليات ماينينگ است، به همين خاطر ميتوان نتيجه گرفت که سرمايهگذاري روي استخراج رمزارزها، سرمايهگذاري از جنس خطرپذير است.
ماينينگ يکي از ابتداييترين پلههاي ورود به مبحث رمزارزها است. بعضي مزاياي اين صنعت و دلايل جذابيت اين صنعت براي سرمايهگذاران شامل: دورههاي راهاندازي کوتاه، عدم نياز به بازاريابي، بهرهبرداري از حداکثر ظرفيت از روز اول، فعاليت بدون وقفه در تمام شبانه روز و همه ايام سال، بازگشت سرمايه از ابتداي کار و جريان نقدينگي بسيار خوب، امکان شروع به استخراج حتي با سرمايه کم و هزينههاي عملياتي پايين (مانند هزينه برق و انرژي در ايران) است. روش استخراج براي رسيدن به رمزارزها و نکات مربوط به آن شايد يکي از مباحث حلوفصل شده در بيشتر کشورهاي فعال در اين زمينه است. اما اين مسئله مدت زمان زيادي نيست که در ايران مطرح شده و به خاطر شرايط خاص اقتصادي، بسيار فراگير شده است. در دو سال گذشته تلاشهاي بسياري در زمينه تعيين تکليف ماينينگ انجام شده که در نهايت اخيراً به عنوان يک صنعت از سوي دولت شناخته شده است. واقعيت اين است که در اين صنعت همانند ديگر صنايع، چالشهاي بسياري وجود دارد و فعالان اقتصادي بايد قبل از شروع فعاليت از آنها مطلع باشند.
دو روش کلي براي به دست آوردن رمزارزها وجود دارد. اولين روش خريد و فروش رمزارزها (Trading) و روش ديگر ماينينگ يا همان استخراج رمزارزها است. در روش خريد و فروش بدون توجه به اين که رمزارز چگونه استخراج شده است، اين قوانين عرضه و تقاضاست که مشابه با ساير داراييها نظير طلا، سهام و ارزها، قيمت رمزارز را تعيين ميکند که همانگونه که تحولات بازار نشان ميدهد در چند سال گذشته نيروهاي بازار به گونهاي حرکت کردهاند که افزايش قابلتوجهي در قيمت بازاري رمزارزها مشاهده ميشود. ولي به جز خريد و فروش، روش ديگري نيز براي دستيابي به يک رمزارز وجود دارد که همان استفاده از دستگاههاي ماينينگ و استخراج آنها است.
هزينههاي اوليه که در شروع کار ماينينگ بايد در نظر گرفت به دو دسته هزينههاي سرمايهاي و هزينههاي عملياتي تقسيم ميشود. براي سرمايهگذاري در ماينينگ ما با يکسري تکنولوژي روبهرو هستيم که چند شرکت توليد دستگاههاي ماينينگ بر سر اين تکنولوژي و توسعه آن در حال رقابت هستند. در عمليات ماينينگ با استفاده از تکنولوژي و نرمافزارهاي رايج و دستگاههاي توليد برق و نصب و راهاندازي و پرداخت هزينههاي مربوطه، رمزارز استخراج ميشود. به عنوان مثال براي استخراج بيتکوين هيچ پيششرطي جز نصب نرمافزارهاي لازم وجود ندارد. به هزينه استفاده از اين دستگاهها و سختافزارها مثل هزينه برق و سوخت و نگهداري، هزينههاي عملياتي ميگويند.
تکنولوژي اولين چالشي است که فرآيند ماينينگ با آن روبروست. اين تکنولوژي دائماً در حال تغيير و پيشرفت است. آنچه واقعيت دارد اين است که کارگزاران اقتصادي در سطح خرد روي تکنولوژي، ميزان تغييرات قدرت پردازشي طي هر نسل، سرعت پيشرفت آن، ميزان مصرف برق و حتي زمان توليد آن هيچ علم و کنترلي ندارند. بنابراين عدم توانايي کنترل تغييرات تکنولوژي طي هر نسل، اولين چالش در زمينه ماينينگ است. همچنين بايد متذکر شد که بيتکوين توليد شده در فرآيند ماينينگ در بازارهاي جهاني بر حسب دلار قيمتگذاري ميشود. نکته قابل توجه اين است که به علت ماهيت خاص سيستمهاي بلاکچيني و نوسانات بسيار شديد در عرضه و تقاضاي بازار، هيچ کس نميتواند قيمت بيتکوين را پيشبيني کند. پس کنترل عامل نوسانات قيمت (به طور خاص قيمت بيتکوين) غيرممکن و به صورت غيرقطعي است.
براي خريد دستگاه بيت کوين به سايت پارسيان ماينر مراجع کنيد
در مجموع با در نظر گرفتن تمام چالشهاي گفته شده در عمليات استخراج و مقايسه آن با درآمد حاصله، ميتوان صرفه اقتصادي استخراج رمزارزها را محاسبه کرد. کليه عوامل گفته شده بخش جداييناپذير از عمليات ماينينگ است، به همين خاطر ميتوان نتيجه گرفت که سرمايهگذاري روي استخراج رمزارزها، سرمايهگذاري از جنس خطرپذير است.
ساتوشي ناکاموتو
از زمان خلق بيت کوين، افراد زيادي خود را بهعنوان ساتوشي ناکاموتو معرفي کردهاند. در اين ميان آناليزها و بررسيهاي رسانههاي آنلاين نيز انگشت خود را هرازچندگاهي به سمت يکي از کارشناسان دنياي فناوري نشانه رفتهاند. يکي از مقالههاي مشهور در اين زمينه در سال 2014 در مجلهي نيوزويک منتشر شد و يک مرد ژاپني-آمريکايي در کاليفرنيا را بهعنوان خالق بيت کوين معرفي کرد. در سال 2015 نيز وايرد پروندهاي در مورد کرگ رايت، متخصص استراليايي منتشر کرد. در اين پرونده رايت بهعنوان خالق بيت کوين يا علاقهمند به شناخته شدن بهعنوان ناکاموتو معرفي شد. رايت هنوز هم قصد دارد خود را بهعنوان ناکاموتوي واقعي معرفي کند. او توييتهايي در مورد رمزنگاري منتشر ميکند و چند روز پيش نيز ادعا کرد که وبسايت جديد اعتبار ندارد.
نکتهي مهم اين است که هيچيک از ناکاموتوهاي مدعي تا به امروز نتوانستهاند در عمل خود را به جامعهي متخصصين رمزنگاري اثبات کنند. متخصصين اين جامعه معتقدند ناکاموتوي واقعي بايد به کليدهايي که بيتکوينهاي اوليه را کنترل ميکنند، دسترسي داشته باشد. اين بيت کوين ها چند سال است که بدون تغيير ماندهاند. در تعريف ساده مدعيها ميتوانند با جابجايي يکي از اين سکهها به آدرسي ديگر يا تاييد سندي با استفاده از کليد اين بيت کوينها، ادعاي خود را اثبات کنند.
فردي که اخيرا در وبسايت NakamotoFamilyFoundation محتوا منتشر کرده، از جابجايي سکهها يا استفاده از کليد اعتبارسنجي آنها خودداري کرده است. البته با توجه به اخباري که به مجلهي وايرد رسيده، او هيچيک از مظنونين اصلي يعني رايت، نيک سابو و دوريان ناکاموتو نيست. کارشناسان وايرد براي روشن شدن اين قضيه مصاحبههايي با فعالين روزهاي ابتدايي ايستم بيت کوين داشتهاند. البته آنها اين بار نيز مانند تمامي موقعيتهاي قبلي (که فردي خود را ناکاموتو معرفي ميکرد) با پاسخهايي بينتيجه روبرو شدند.
خلاصهاي که اين ناکاموتو در وبسايت مذکور منتشر کرده، حاوي يک پازل سادهي رمزنگاري است که به ادعاي خودش، نام کتاب آينده را فاش ميکند. اين پازل ساده که از ارتباط اعداد و حروف ساخته شده، عنوان Honne and Tatamae را فاش ميکند. اين عبارت در ژاپني بهمعناي بيان اختلاف احساسات شخصي يک فرد و رفتارهاي عمومي او است. عنوان خلاصهي کتاب نيز Duality يا همزادي انتخاب شده است.
براي خريد بيتکوين به پارسيان ارز مراجعه کنيد
متن اين خلاصه شامل برخي اطلاعات کلي از هويت ناکاموتو است. او در اين خلاصه مادرش را يک نويسنده و مادربزرگ خود را موسس يک شرکت انتشاراتي معرفي کرده است. او ادعا کرده که در 14 سالگي وارد جامعهي رمزنگاري شده و از 20 سالگي در کنار کار کردن بهعنوان يک محقق دانشگاهي، اطلاعاتي را در مورد بيت کوين منتشر کرده است. در نهايت او از انتخاب نام ساتوشي ناکاموتو ميگويد. او ميگويد اين نام در ژاپني با نام شاخص John Smith در فرهنگ انگليسي برابر است. اين بخش از متن اثبات ميکند که اين ناکاموتو، ژاپني نيست.
مولف اين خلاصه بخش زيادي از متن را به توضيح دليل علاقه و نيازش به حريم خصوصي اختصاص داده است. او توضيح داده که چگونه شبکههاي اوليه را با استفاده از نرمافزارهاي ناشناسسازي روي کامپيوترهاي شخصياش اجرا ميکرده است. او اعتراف ميکند که رعايت برخي جزئيات در محافظت از هويت خود را فراموش کرده است. گزارش زماني فرآيندها يکي از اين جزئيات بوده است. او در اين مورد گفته است:
برخي افراد به حدي دقيق بودند که زمانهاي پست کردن مطلب در انجمنها و اضافه کردن کد به متن شبکه توسط من را استخراج کرده و با ترسيم يک نقشه زمان خواب و بيداري من را کشف کردند.
اين ساعتها، موقعيت احتمالي ناکاموتو را شرق ايالات متحدهي آمريکا تخمين ميزنند.
بخش ديگري از اين خلاصه به تاريخچهي تولد بيت کوين اختصاص دارد. در اين بخشها اشارهاي نيز به ارتباط خالق بيت کوين با بازيگران بزرگ دنياي رمزنگاري شده است. از ميان اين افراد ميتوان آدام بک، وي داي، گوين اندرسون و هال فيني را نام برد. اين نويسنده ميگويد که بيت کوين از دل شکستهاي متعدد گروههاي بسيار زاده شده و تنها دليل موفقيت آن، ظهور در مکان و زمان مناسب بوده است.
اين سند پر از جزئيات تاييد نشده از روزهاي ابتدايي پروژهي بيت کوين است. او ميگويد در ابتدا بلاک چين با عنوان تايم چِين (TimeChain) شناخته ميشده است. اصطلاح فورکنيز که مکانيزمي براي جداسازي پروژههاي ارزهاي ديجيتال از يکديگر است، Branch Point نام داشته است. در ادامه براي توضيح محدود بودن سقف بيت کوينها نيز او عدد 21 ميليون را يک برآورد تجربي ميداند.
نکتهي ديگر موجود در اين خلاصه، اشارهاي جالب و البته مرموز، به گروه بودن ساتوشي ناکاموتو در برههاي از زمان دارد. بهنظر ميرسد يکي از مرموزترين بخشهاي اين خلاصه، به توضيح اين مسئله پرداخته است:
اين نکته را در نظر بگيريد که در بخشي از توليد اين پروژه، فرد يا افرادي به من کمک کردهاند و پس از مدتي از آن جدا شدهاند. اين اتفاق در اکثر اوقات توسعهي پروژه رخ داده است.
او در نهايت توضيح فرد بودن يا گروه بودن ناکاموتو را پاسخي پيچيده ميداند که در کتاب به آن اشاره خواهد کرد. مولف اين خلاصه ميگويد که موفقيت بيت کوين او را متعجب کرده است. او در اين مورد مينويسد:
من تصور ميکردم که اين پروژه يا کار ميکند يا به سختي شکست خواهد خورد. بعلاوه اگرچه استفادههايي از بيت کوين و قابليتهاي آن در تراکنشهاي مالي مانند جايزه به کاربران، توکنهاي کمک مالي، ارزي براي بازيها و غيره ميديدم، تصور نميکردم که روزي به موفقيت کنوني برسد و در مسيري کاملا در تقابل با پولهاي سنتي حرکت کند.
در مورد ارتباط پروژه با پيشگامان صنعت رمزنگاري، نکتهي قابل توجه اين که تنها توضيحي مختصر در مورد کارهاي نيک سابو در اين متن آمده است. سابو يکي از اعضاي مهم جامعهي رمزنگاري است و در پروژههايي پيش از بيت کوين شرکت داشته است. او در بسياري از رسانهها بهعنوان ناکاموتوي اصلي شناخته ميشود.
در اين متن خلاصه اشارهاي قابل توجه نيز به آدام بک، يکي از ديگر پيشگامان ارزهاي ديجيتال شده است. البته بسياري از اين اشارهها و تقريبا تمام موارد قابل تاييد آنها پيش از اين بهصورت عمومي منتشر شدهاند. در نتيحه نميتوان به روشني ادعا کرد که اين بخشها صحيح و اطلاعاتي دست اول هستند يا اين که تنها نتايج جستجوي يک نويسنده براي جلب توجه بودهاند. بعلاوه رابط اين ناکاموتو نتوانسته براي شبهههاي موجود در مورد ارتباط بک با ناکاموتو توضيح واضحي ارائه دهد.
اگرچه در اين خلاصه با جزئيات زيادي به ارتباطات شخصي و اوليهي ناکاموتو با فيني پرداخته شده است، باز هم نميتوان آنها را بهعنوان سند تاييد اعتبار اين فرد جديد قبول کرد. دليل اصلي اين که فيني پيش از مرگش در سال 2014 بر اثر بيماري ALS از همسر و پسرش خواست که اين مکالمات را بهصورت عمومي منتشر کنند. هدف فيني پايان دادن به احتمالاتي بود که او را بهعنوان خالق بيت کوين معرفي ميکردند. همسر فيني با قدرداني از توضيحاتي که در اين متن در مورد شوهرش آمده، به اين نکته اشاره ميکند که هيچيک از اطلاعات موجود در آن، اثباتي بر هويت نگارنده نيستند.
من تلاش کردم تا هيچ مدرکي از وجود خودم در اين پروژه باقي نگذارم. در ادامه هر اطلاعاتي که من را بهنوعي با اين پروژه مرتبط ميکرد در تعدادي فايل نگهداري کردم تا پس از ترک من هر کسي بتواند از اين شخصيت مخفي استفاده کند. بههرحال دلايل متعدد ديگري براي ترک پروژه وجود دارد که در کتاب بهطور مفصل توضيح خواهم داد.
گوين اندرسون، يک از پيشگامان اين پروژه بوده و به احتمال زياد ميتواند حداقل زمان ترک پروژه از طرف ناکاموتو را اثبات کند. او در اين مورد اظهار نظري نداشته و تنها در يک ايميل پاسخ داده که از بازي «ساتوشي که بود؟» خارج شده است.
حقيقت اين است که چالش «ساتوشي که بود؟» اهميت بسياري دارد. يکي از بزرگترين دلايل اين اهميت نيز مقدار بسيار زياد داراييهايي است که در کيف پولهاي ديجيتال ناکاموتو مسدود شدهاند. کارشناسان بر اين باورند که فرد يا گروه ناکاموتو سرمايهاي در حدود 900 هزار بيت کوين دارد که با قيمت کنوني و افت کردهي اين ارز ديجيتال، چيزي حدود 5.8 ميليارد دلار ميشود. در نتيجه اگر ناکاموتو آمريکايي باشد امروز در ليست 100 فرد ثروتمند اين کشور قرار دارد.
براي خريد و فروش بيت کوين به سايت پارسيان ارز مراجع کنيد
کميسيون بورس و اوراق بهادار آمريکا (SEC) فهرست کردن ETF بيت کوين را نپذيرفته است.
قانونگذاران به ويژه به اين نکته تاکيد داشتند که درخواست دهندگان نتوانستند مومات ضروري در خصوص دستکاري هاي احتمالي بازار و فعاليت هاي مجرمانه را به دست آورده و ارائه دهند. کميسيون SEC در اين خصوص نوشت:در بيانيه 9 اکتبر، اين کميسيون بيان کرد که درخواست ETF از جانب شرکت مديريت دارايي بيت وايز (Bitwise) و NYSE Arca مطابق با مومات ضروري نميباشد.
کميسيون SEC اين تغيير قانون پيشنهاد شده را تاييد نميکند زيرا NYSE Arca نتوانسته است مفاد قانون مبادلات و قوانين کميسيون را رعايت کند و نشان دهد که پروپوزال مورد نظر مطابق با مومات بند 6 قانون مبادلاتي و مخصوصا قوانين مبادلات اوراق بهادار ملي ميباشد. لازم به ذکر است که اين قوانين براي جلوگيري از اقدامات انه و دستکاري بازار ميباشد.
به نظر ميرسد تصميم امروز کميسيون SEC کاملا مخالف با اظهار نظرهاي اخير مت هوگان مدير ارشد و سرپرست تحقيقات بيت وايز ميباشد که در تاريخ 7 اکتبر گفته بود: ما بيش از هر وقت ديگري به اخذ تاييديه ETC بيت کوين نزديک هستيم.
هوگان در خصوص احتمال اخذ ETF بيت کوين فيزيکي توسط اين شرکت بسيار خوش بين بود. وي با اشاره به رشد چشمگيري که در عرصه ارزهاي ديجيتال به وجود آمده است بيان کرد:
دو سال قبل هيچ متصدي قانونمند و مطمئني در بازار بيت کوين وجود نداشت. اما امروز اسامي بزرگي نظير فيدليتي (Fidelity) و کوين بيس با وجود صدها ميليون دلار بيمه از جانب شرکت هايي نظير لويد لندن در حوزه ارزهاي ديجيتال حضور دارند.
عدم تاييد پروپوزال بيت وايز پس از تاخيرهاي پي در پي و درخواست هاي مکرر از کميسيون SEC براي تعيين تکليف اين پروپوزال صورت گرفت. در ماه آگوست، اين کميسيون بار ديگر تصميم گيري در خصوص اين پروپوزال و دو درخواست ETF ديگر را تا 13 اکتبر به تاخير انداخته بود.
بيت وايز در ابتدا درخواست خود براي تغيير قانون را در ماه ژانويه به قانونگذاران اوراق بهادار آمريکا ارائه داده بود.
نکته قابل توجه اين مي باشد که بازار ارزهاي ديجيتال که طي هفته گذشته با نوسان هايي مواجه شده بود و روند آن نامشخص بود، به اين خبر منفي واکنش مثبتي نشان داد و اکثر ارزهاي ديجيتال در حال حاضر با افزايش قيمت مواجه شده اند.
به نظر مي رسد کميسيون SEC به اين زودي ها قوانين خود را تغيير ندهد و همچنان با ETF بيت کوين مخالفت کند. بايد در اينده ديد که آيا در دولت جديد آمريکا اين کميسيون روند خود را تغيير خواهد داد يا اينکه باز هم با ارزهاي ديجيتال مخالفت خواهد کرد.
قيمت بيت کوين و تاثيرETF
تقريبا تمام سرمايه گذاران عادي بيت کوين منتظر اعلام تاييد ETF هستند تا دوباره بتوانند شاهد افزايش ارزش روزافزون داراييهاي خود باشند. اين افراد نمودارهاي قيمتي طلا بعد از ETF را به عنوان اثبات به منتقدان نشان ميدهند.
پس از عرضه ETF طلا در سال 2000 قيمت اين دارايي که با پيش از اين با سقوط مواجه شده بود در کمتر از چند سال به رشد چند برابري رسيد که ميتواند براي بيت کوين هم رخ دهد البته نه 100 درصد.
با معرفي ETF هاي بيت کوين، شانس اضافه شدن سرمايه گذاران بزرگ به شدت بالا خواهد رفت و اين يعني تزريق ميليونها دلار پول به بازار. سرمايه گذاران نهادي با ETF به صورت رسمي مالک بيت کوين ميشوند و ديگر از بابت قانون و مقررات، به ارث رسيدن و همچنين نگهداري امن بيت کوينها نگراني نخواهند داشت.
اما اين يک روي سکه بود. بايد درباره ETFهاي بيت کوين روي ديگر سکه را در نظر گرفت که حتي ميتواند باعث رکود قيمت بيت کوين شود.
معايب
تا زمان اجرا نشدن اين طرح و مشخص نشدن نحوه اجرا آن نميتوان به طور قطع از معايب آن سخن گفت.
طرح ETF براي بيت کوين شايد موجب از بين رفتن هدف اصلي اين ارز ديجيتال شود. ساتوشي ناکاموتو خالق اين ارز ديجيتال، شبکه بيت کوين را به منظور جدايي از نهادهاي متمرکز و دادن قدرت به مردم ايجاد کرده بود يا حداقل مدعي آن شده بود.
آندرس آنتونوپولوس که يکي از افراد سرشناس و فعال در حوزه ارزهاي ديجيتال است، عقيده دارد که اگر بيت کوين جزئي از اين بازار شود، ايده اصلي و دليل به وجود آمدن آن فراموش شده و تنها قيمت آن مورد توجه قرار ميگيرد.
شايد بگوييد که براي من هم فقط قيمت بيت کوين مهم است اما اگر هدف اصلي بيت کوين از بين برود، طرفدارانش را از دست خواهد داد و همين موضوع به احتمال فراوان موجب نابودي قيمت هم خواهد شد.
آقاي آنتونوپولوس اذعان داشت که پيشنهاد صندوق مورد معامله بيت کوين در بازار بورس ايدهاي هولناک است. چراکه اين صندوق متولي و صاحب سرمايه تمام بيت کوينها خواهد بود. صاحبان سهام هر کدام بخشي از اين صندوق را در اختيار خواهند داشت، اما بهطور واضح مالک واقعي بيت کوينهايي که بر روي آن سرمايهگذاري کردهاند نخواهند بود. در واقع کسي صاحب بيت کوينهايش است که کليد خصوصي آن را داشته باشد و هرکسي اين کليدها را در اختيار داشته باشد، صاحب بيت کوين و مالک آن است.
او معتقد است که صندوق ETF براي بيت کوين ميتواند مکانيزمهاي اساسي آن را تغيير داده و قابليت «رأي دادن» در شبکه را بهعنوان يک دارنده بيت کوين از سرمايهگذاران بگيرد. با اينکه هر صندوق ETF مشتريان و سرمايهگذاران زيادي خواهد داشت اما اين مدير صندوق خواهد بود که تصميمات اساسي را مثلاً درباره کوينهاي فورک شده خواهد گرفت. يک مکانيزم بازخورد حياتي احتمال دارد که در اين جريان از بين برود.
مشکل ديگري که وجود دارد، متمرکز شدن است. مدير صندوق کليد اين داراييها را در اختيار خواهد داشت و دفتر کار متمرکزي براي صندوق به وجود خواهد آمد که مديريت آن بهصورت غيرمستقيم بر آن تاثيرگذار است. با اينکه آقاي آنتونوپولوس اطمينان دارد که اين پايان بيت نيست آن را عاملي براي دستکاري قيمتها و مذاکرات پشت پرده که مکانيزم بيت کوين را در آينده تغيير ميدهند، ميداند.
نظر ديگري که آقاي آنتونوپولوس دارد اين است که فورک جديدي از بيت کوين اجتناب ناپذير خواهد بود و اگر صندوقهاي ETF بر بيت کوين حاکم شوند، در اينصورت با همکاري همديگر ميتوانند بر فورک جديد ارائه شده تسلط کامل يابند و يک نسخه شرکتي از بيت کوين (Corpocoin) بسازند.
چيزي که او درباره آن نگران است، شنيده نشدن صداي دوستداران واقعي بيت کوين خواهد بود. او همچنين درباره بدتر شدن امنيت و حريم خصوصي در بلاک چين بيت کوين مثالهايي ميزند. براي مثال اگر توسعهدهندگان راهي براي اينکه حريم خصوصي در اين بلاک چين بيشتر رعايت شود پيدا کنند، مديران صندوقها و ديگر حاميان مالي ETF از اينکه اين نسخه بهبوديافته عملي نخواهد شد اطمينان خواهند يافت تا خاطر دوستانشان را در دولت آزرده نسازند.
آقاي آنتونوپولوس با اين حرف صحبت خود را به اتمام رساند که درباره فريب خوردگاني که از ETF بيت کوين حمايت ميکنند، نگران است. چرا که آنها کليد بيت کوينهايشان را در اختيار نخواهند داشت و در صورتي که اختلافي بين سرمايهداران اصلي و بقيه به وجود آيد، مديران صندوقها پشت سرمايهداران اصلي خواهند ايستاد و بقيه را تنها خواهند گذاشت.
درباره این سایت